جدیدترین مطالب ماوراء الطبیعه+فروشگاه حشرات

اموزش اسانا(وضع و حالت بدنی)

آسانا (وضع و حالت بدنی) طریقه جوکیان یک دستگاه مفصل عمل ریاضی است که هندوها آنرا توسعه کامل داده اند-نتیجه تجربیات و امتحانات سالیان دراز است که در طریقه جوکیان کمال شباهت را به (وانداتا) که فلسفه دینی است و طریقه جوکی که در واقع جهه فلسفی آن دیانت است به همین قسم اصول ساحری که عقیده مغربیان است و در اینجا باید متذکر شد که مفهوم تصوف به یک تعبیر مخصوص آنها عبارت است از طرح کامل کائنات و ساحری که با عملیات روشن ضمیری مربوط می گردد.

برای ادامه مطلب لطفا عضو شوید:



:: موضوعات مرتبط: برون فکنی یا پرواز روح، ،
:: برچسب‌ها: اموزش, ماورائ طبیعه, ماورائ الطبیعه, ماوراء الطبیعه, اسانا, برون فکنی, پرواز روح,
نويسنده : صابر زمانی


پرواز جسم قسمت یادگیری اولیه


تاریخ پرواز جسم به هزاران سال پیش بر می گردد. در ادبیات كهن مشرق زمین ، روایات و داستان های بسیاری از این تجربه نزد عرفا و اساتید علوم باطنی وجود دارد.
داستان قالیچه حضرت سلیمان كه در فضا حركت می كرد، تمثیل تاریخی در اینن باره است.
در عرفان ایران زمین، گزارش های زیادی از پرواز جسم یا راه رفتن روی آب وجود دارد. در یكی از این روایات كه مربوط به « مولوی » عارف و فرزانه بزرگ ایرانیست، می خوانیم

روزی مولوی با پیر ، یا مراد خود « شمس » از مسیری می گذشتند كه به رودخانه ای عریض و پر عمق می رسند. شمس به مولوی می گوید باید از عرض رودخانه بگذریم و به آن سوی رودخانه برویم. مولوی می گوید با چی ، اینجا كه وسیله ای نداریم.
شمس ، این راز آشنای اندیشناك ، در پاسخ می گوید . تو دست مرا بگیر و ذكر یا «شمس » بگو ما هر دو از روی آب عبور می كنیم.

مولوی نیز كه به رسم طریقت علوم باطنی شك به خود راه نمی داد دست استاد بگرفت و ذكر بگفت و از روی آب عبور كرد . مقداری از مسافت كه طی شد، مولوی دقت نمود كه شمس در زیر زبان ذكر یا علی زمزمه می كند.
مولوی نزد خود فكر كرد؛ حتما ذكر استاد قوی تر است و چرا خود نگوید . اما همینكه به تكرار آن ذكر مشغول شد ، یكباره پایش در آب فرو رفت ، استاد دست او بگرفت و گفت : هر كسی با ذكر مخصوص خود پیشرفت می كند ، تو همان “یا شمس” (یكی از سوره های قرآن ) بگو . سپس هر دو از روی آب گذشتند.

در ادبیات عرفانی ، اینگونه تظاهرات انسانی ، “كرامت” نامیده می شود. كرامت ، معادل واژه سانسكریت سیدهی (sidhi) در یوگاست كه به معنی قدرت روحانی می باشد.

استاد ماهاریشی ماهاش یوگی در مبحث سیدهی و كرامت اشاره می كند . در بدن انسان 64 مجرای روشن ضمیری (خردمندی) وجود دارد كه سیدی ها (كرامات ) از طریق آن كانال ها و مجاری ، خود را آشكار می سازد. مجموعا حدود 70 سیدهی وجود دارد كه ما به تمرین پاره ای از آن ها می پردازیم.

بخشی از آن ها سودمند تر از بقیه است . مثل : اقتدار، دوستی، نامرئی شدن ، دانش لایتنها هی و به هوا پری . در ادبیات عرفانی ایران زمین ، رسیدن به هر یك از این قدرت ها را «مقام یا مقامات » می نامند و معتقدند كه شخص در هر مر حله به مقامی می رسد كه باید از آن گذر كند وگرنه توقف در آن مقام منجر به عدم پیشرفت روحی و تثبیت در آن مقام می شود.

پیرهرات این خردمند و استاد راز نازك ، خواجه عبدالله انصاری سروده ای در این زمینه دارد كه قابل تامل و تفكر است.

گر به هوا روی (پری ) مگسی باشی
 *.*.*
 به روی آب خسی باشی دل بدست آر تاكسی باشی .

بنابر این در این سروده ، هم ، به تجربه پرواز جسم و هوا پری اشاره می شود و هم مهمتر از آن ، كم ارزش شمردن این تجربه و اهمیت ندادن به آن و در نهایت خدمت به مردم را ترجیح بردن .

عبادت بجز خدمت خلق نیست. «سعدی»

پاتا تجلی ، حكیم و فرزانه یوگا كه بیش از 3 یا 5 هزار سال پیش برای اولین بار تجارب و راز های یوگا را در یك نوشته به نام «یوگا سوترا » گرد آورده در این زمینه می گوید:

سیدی ها موانعی در برابر درك واقعی هستند.
بودا در كتاب دیگانی كایا (Dighanikaya) شرح می دهد كه چگونه شاگردانش را از انجام سیدهی باز می داشت . زیرا آن كارها بوسیله غیر بودائیها هم قابل اجرا بود و چرا باید كسی برای اجرا كردن عمل پرواز جسم بودائی شود؟

امروزه در یكی از روش های معروف مدیتیشن موسوم به (T.M) یا تفكر متعادل (trancendental meditition ) كه تحت سرپرستی است. از سال 1975 روش پرواز جسم علنی و بصورت آكادمیك در آمده و در طول سال های اخیر شاهد پرواز های دست جمعی در برخی از شهرهای دنیا هستیم.

یكی از مسابقاتی كه بدین منظور در واشنگتن برگزار گردید شخصی موفق شد بالاترین ركورد پرواز (75 سانتی متر ) را بدست آورد.

این نتیجه در گرو نوعی تمركز فكر ، درونگری و رسیدن به مرحله خاموشی فكر و حواس می باشد.

وقتی شخصی ، تمرین مدیتیشن یا مراقبه می كند ، در هفته های نخست شاهد تشتت افكار و پرش حواس است اما بتدریج قادر به منترل ذهن و آرام كردن حواس می شود. رسیدن به این حالت و موفقیت در آن ، درونگری و اتحاد ذهنی را فراهم می آورد . لحظه ای كه افكار كاملا خاموش می شود و حواس متوقف می گردد و شخص به خلا ء ذهنی می رسد ، این اتفاق بزرگی در زندگی روانی فرد است . در این حالت یكباره فرد ، هویت و فردیت خود را از دست می دهد و تنها یك احساس غریبی باقی می ماند ، هشیاری بسط یافته و نامحدود . شخص حس می كند در همه جا گسترش یافته و با همه چیز یكی شده . این مرحله در یوگا تحت عنوان صمدی (samadi) یا اتحاد است. وحدت با آگاهی كیهانی (روح كلی ). اما این تجربه اوایل كوتاه و موقت است به همین خاطر ؛ بدان تغییر شكل تدریجی یا كشانیكا (kshanika) یعنی صمدی موقت گویند . اگر این تجربه بطور مستقیم ادامه یابد، مدت تجربه و حضور این اتقاق ، طولانی تر و دائمی تر می شود و صمدی دائمی یا نیتیا (nitya) بوجود می آید.

در این حالت ، شخص در هوشیاریهای مختلف و حالت های متنوع زندگی ، حالت وحدت گونه ذهنی را خواهد داشت و در اینجاست كه به قولی شاهد و مشهود یكی می شود.

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

در این مرحله ، ذهن دارای انسجام و توان كامل می شود و در چنین شرایطی است كه « سیدهی ها » تحقق می یابند.

استاد ماهاریشی ماهاش یوگی می گویند:
« وقتی یگانگی عارفانه بین شاهد و مشهود تحقق یافت و صمدی رخ داد، فرد بر موضوعاتی كه تمركز می دهد قدرت پیدا می كند».

سیدهی ها یا كرامات و یا بعبارت قدرت های روحی ، دو بخش عمده تقسیم می شوند.

1- سیدهی دانش
2- سیدهی قدرت

سیدهی دانش مثل : توانائی های فهم و درك ، روشن بینی اشراق و الهام . سیدهی قدرت مثل ، روی آتش راه رفتن ، حركت دادن اجسام با قدرت فكر و پرواز جسم است. در یكی از گزارشات تجارب پرواز جسم می خوانیم « وزش یك انرژی در بدن و سبكی باور نكردنی ، انگار مقدار زیادی انرژی در امتداد ستون فقرات جریان یافته و بینش آن را یافته ام كه تا سینه و ستون فقرات را مثل یك نور سفید مشاهده كنم. »

جوزف وید از طریق مصاحبه با پرواز كنندگان دریافت: آنهایی كه توفیق پرواز را داشته اند ، می گویند پس از آنكه یكبار بتوان پرواز كرد تكرار آن چندان مشكل نیست ، تا حدی مثل یادگیری شنا كردن.

پرفسور اورم ، جانسون در مورد مراحل تدریجی پرواز می نویسد.



مراحل تدریجی پرواز: لطفا برای دیدن ادامه مطلب عضو شوید


:: موضوعات مرتبط: برون فکنی یا پرواز روح، ،
نويسنده : صابر زمانی


صفحه قبل 1 صفحه بعد